لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 77 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق جرم و جرم شناسی و بررسی ویژگیهای شخصیتی مجرمان
فهرست مطالب:
تاریخچه
تعریف جرم
اصول جرم شناسی
مبحث اول : علت
مبحث دوم : انگیزه
مبحث سوم : شرط
مبحث چهارم : عامل
طبقه بندی بر حسب خصایل و سجایای اصلی
تئوری های مربوط به جرم
نهاد (ضمیر ناخودآگاه)، من، من برتر.
1- جرائم بدوی
2- جرائم سود جویی
3- جرائم شبه قضایی
4- جرائم سازمان یافته و تشکیلاتی
عوامل مستعد کننده روانی و انگیزه ارتکاب جرم
مبحث اول – عوامل مستعد کننده روانی
مبحث دوم : انگیزه ارتکاب انواع جرائم
انگیزه ارتکاب جرم در سرقت به شرح زیر است :
انواع اختلالات روانی از دیدگاه جرم شناسی
جنون از دیدگاه جرم شناسی
بیماری اسکیزوفرنی از دیدگاه جرم شناسی
بیماری مانی از دیدگاه جرم شناسی
جنون های ادواری از دیدگاه جرم شناسی
پسیکوپاتها از دیدگاه جرم شناسی
بیماری عصبی از دیدگاه جرم شناسی
انحرافات جنسی از دیدگاه جرم شناسی
بیماری صرع از دیدگاه جرم شناسی
عقب ماندگی ذهنی از دیدگاه جرم شناسی
تأثیر عوامل مادرزادی در شخصیت افراد
تأثیر عوامل اکتسابی فردی در شخصیت افراد
نقش هوش در شخصیت افراد
نقش عوامل عمومی در شخصیت افراد
نتیجه ی نهایی : نقش عوامل فوق در بزهکاری افراد
سن و بزهکاری
زنان و بزهکاری
انواع جرائم خاص زنان
پیشگیری از رفتارهای جنایی
انواع روشهای اصلاحی، تربیتی، درمانی و طرز اجرای آن ها
منابع
تاریخچه
بر مبنای بررسی های تجربی و تحلیل های آماری، آیسنک شخصیت را دارای چهار عامل اصلی می داند. یکی از عوامل اصلی که با توانش مرتبط است، عامل هوش عمومی (G) می باشد و سه عامل مزاجی دیگر، برونگردی، نورزگرایی و پیسکوزگرایی نام دارد. آیسنک، بر این باور است که اگر چه عامل توانش، یکی از عواملی است که نقش مهمی را در ارتکاب جرم ایفاء می کند، اما در مقایسه با عوامل مزاجی اهمیت کمتری دارد.
آیسنک فرد برونگرد را با مشخصه های جامعه طلبی، برانگیختگی، خوش بینی و نیاز به محرک و تغییر محیط تعریف می کند. برونگردها به سرعت دچار تغییرات خلقی و پرخاشگری می شوند و معمولاً قابل اعتماد نیستند. از آنجا که افراد برونگرد (E) به محرک ها و تحریک هایی برای درهم شکستن احساس ملال ناشی از روزمرگی نیازمندند، با احتمال بیشتری از قانون سرپیچی می کنند و فرصت هایی را که برای انجام اعمال نامتفاوت یا حتی ضد اجتماعی پیش می آیند از دست نمی دهند، افزون بر این، برخی از ویژگی های نظام عصبی فرد برونگرد (E) نه تنها وی را به جستجوی محرک ها وا می دارد، بلکه مانع اکتساب و درونی سازی قوانین اجتماعی نیز می شود. نورزگرایی نیز مانند برونگردی، در رابطه ی بین شخصیت و جرم به عنوان یک متغیر معنادار عمل می کند.
این متغیرها که آن را گاهی هیجان پذیری نیز نامیده اند، منعکس کننده گونه ای آمادگی زیست شناختی برای واکنش جسمانی نسبت به رویدادهای تنیدگی زاست.
آیسنک، عقیده دارد که احتمال بروز رفتارهای مجرمانه در فرد هیجان پذیر، بیش از شخصی است که نمرات پایینی در این بعد بدست می آورد.
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 77 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق جرم و جرم شناسی و بررسی ویژگیهای شخصیتی مجرمان
فهرست مطالب:
تاریخچه
تعریف جرم
اصول جرم شناسی
مبحث اول : علت
مبحث دوم : انگیزه
مبحث سوم : شرط
مبحث چهارم : عامل
طبقه بندی بر حسب خصایل و سجایای اصلی
تئوری های مربوط به جرم
نهاد (ضمیر ناخودآگاه)، من، من برتر.
1- جرائم بدوی
2- جرائم سود جویی
3- جرائم شبه قضایی
4- جرائم سازمان یافته و تشکیلاتی
عوامل مستعد کننده روانی و انگیزه ارتکاب جرم
مبحث اول – عوامل مستعد کننده روانی
مبحث دوم : انگیزه ارتکاب انواع جرائم
انگیزه ارتکاب جرم در سرقت به شرح زیر است :
انواع اختلالات روانی از دیدگاه جرم شناسی
جنون از دیدگاه جرم شناسی
بیماری اسکیزوفرنی از دیدگاه جرم شناسی
بیماری مانی از دیدگاه جرم شناسی
جنون های ادواری از دیدگاه جرم شناسی
پسیکوپاتها از دیدگاه جرم شناسی
بیماری عصبی از دیدگاه جرم شناسی
انحرافات جنسی از دیدگاه جرم شناسی
بیماری صرع از دیدگاه جرم شناسی
عقب ماندگی ذهنی از دیدگاه جرم شناسی
تأثیر عوامل مادرزادی در شخصیت افراد
تأثیر عوامل اکتسابی فردی در شخصیت افراد
نقش هوش در شخصیت افراد
نقش عوامل عمومی در شخصیت افراد
نتیجه ی نهایی : نقش عوامل فوق در بزهکاری افراد
سن و بزهکاری
زنان و بزهکاری
انواع جرائم خاص زنان
پیشگیری از رفتارهای جنایی
انواع روشهای اصلاحی، تربیتی، درمانی و طرز اجرای آن ها
منابع
تاریخچه
بر مبنای بررسی های تجربی و تحلیل های آماری، آیسنک شخصیت را دارای چهار عامل اصلی می داند. یکی از عوامل اصلی که با توانش مرتبط است، عامل هوش عمومی (G) می باشد و سه عامل مزاجی دیگر، برونگردی، نورزگرایی و پیسکوزگرایی نام دارد. آیسنک، بر این باور است که اگر چه عامل توانش، یکی از عواملی است که نقش مهمی را در ارتکاب جرم ایفاء می کند، اما در مقایسه با عوامل مزاجی اهمیت کمتری دارد.
آیسنک فرد برونگرد را با مشخصه های جامعه طلبی، برانگیختگی، خوش بینی و نیاز به محرک و تغییر محیط تعریف می کند. برونگردها به سرعت دچار تغییرات خلقی و پرخاشگری می شوند و معمولاً قابل اعتماد نیستند. از آنجا که افراد برونگرد (E) به محرک ها و تحریک هایی برای درهم شکستن احساس ملال ناشی از روزمرگی نیازمندند، با احتمال بیشتری از قانون سرپیچی می کنند و فرصت هایی را که برای انجام اعمال نامتفاوت یا حتی ضد اجتماعی پیش می آیند از دست نمی دهند، افزون بر این، برخی از ویژگی های نظام عصبی فرد برونگرد (E) نه تنها وی را به جستجوی محرک ها وا می دارد، بلکه مانع اکتساب و درونی سازی قوانین اجتماعی نیز می شود. نورزگرایی نیز مانند برونگردی، در رابطه ی بین شخصیت و جرم به عنوان یک متغیر معنادار عمل می کند.
این متغیرها که آن را گاهی هیجان پذیری نیز نامیده اند، منعکس کننده گونه ای آمادگی زیست شناختی برای واکنش جسمانی نسبت به رویدادهای تنیدگی زاست.
آیسنک، عقیده دارد که احتمال بروز رفتارهای مجرمانه در فرد هیجان پذیر، بیش از شخصی است که نمرات پایینی در این بعد بدست می آورد.