لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 55 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
55
مفهوم تربیت
واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهای انسان یعنی فراهم کردن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت میکند. این واژه از ریشه ((ربو)) به معنی زادت، فزونی و رشد و برآمدن گرفتهشده است( دلشاد تورانی، مصطفی،چاپ دوم،1380). استفاده کردن و بکار بردن از این ریشه همین معنا ((رَبَو)) نفس عمیق بلند را گویند که موجب برآمدن سینه است. ((ربوه)) یعنی سرزمین بلند و مرتفع و ((ربا)) یعنی افزودن شدن و نمو کردن که در اصطلاح شرع مخصوص افزایش سرمایه غیر سود شرعی است (( ربیت الولد فربا)) یعنی فرزند را تربیت کردم و او رشد کرد(همان به نقل از مفردات فی غریب القرآن، ابوالقاسم الحسین بن محمد الراغب اصفهانی). در سوره اسراء آیه 24 قرآن کریم همین معنا یعنی بزرگ کردن در مفهوم رشد جسمی آمده است: (( قل رب ارحمها کما ربیانی صغیرا)) بگو پروردگارا آن دو((پدر و مادر)) را رحمت کن چنانکه مرا در خردی پرورند.
همچنین در حکمت 62 نهجالبلاغه آمده است که امام علی(ع) فرمودند (( اذا حیبت بتحیة فحی بأحسن منها و اذا اسدیت الیک یدفکا فئها لما یربی علیها، الفضل مع ذلک العبادی)) چون تو را ستودن، بهتر از آنان ستایش کن و چون به تو احسان کردن، بیشتر (افزونتر) ببخش بههرحال پاداش بیشتر از آن آغازکننده است(دشتی، علی،1389).
در اینجا واژه یربی به معنی زیادت و فزونی آمده است اما حضرت واژه ((ربو)) را به معنای سرزمین بلند و مرتفع،تپه و پشته در لغتی والا به کار گرفته و فرموده است:
((لایحفی علیه من عباده شخوص لحظه و لاکرور لفظة و لا ازدلاف ربوه))
بر خداوند پوشیده نیست خیره نگریستن بندگان و نه بازگشتن لفظی بر زبان ایشان و نه نزدیک شدنشان به پشتهای))( دلشاد تهرانی،1389).
2
((رب)) به معنای مالک خالق، مربی، تیم، صاحب و سرور است و نیز اصلاحکننده هر چیزی را ((رب)) میگویند بنابراین (( رب)) به معنای مالک ،مدبر و تربیتکننده است(هاشمی،1381).
راغب اصفهانی ((لغتشناس)) مینویسد: الرب فئ الامل التربیه و هو انشاء الشی حالا فی لاالی حد التمام (( رب)) در اصل به معنی تربیت و پرورش است ، یعنی ایجاد کردن حالتی پس از حالت دیگر در چیزی تا به حد نهایی و تام کمال خود برسد.(المفردات، ص184) دانشمندی به جنبه خاصی از جنبه تربیت اخلاقی رفتار انسان، دیگری جنبه عاطفی و سومی جنبه هوشی یا ذهنی آن را مهم میداند و تربیت را ((پیدایش در رفتار عاطفی و ((پیدایش در رفتار عاطفی و (( پیدایش تغییر رفتار هوش)) تعریف کردهاند.( رنج پور،آذریان). در اینجا سه تعریف را برای تربیت ذکر میکنیم:
دکتر علی قائمی تربیت را چنین تعریف میکنند : (( تربیت عبارت است از اراده و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر و جهت آن بهسوی کمال و بینهایت))( قائمی ، 1381). شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام مینویسد: ((تربیت عبارت است از پرورش دادن ، یعنی به فعلیت درآوردن استعدادهای درونی یک شی))( مطهری،1379). و در تعریف دیگر تربیت عبارت است از: ایجاد زمینه مناسب برای به فعالیت رساندن استعدادهای بالقوه و ایجاد صفات و فضایل اخلاقی در جهت نیل به کمال مطلوب (شرفی، محمدرضا، ((روشهای تربیت در اسلام)) رساله کارشناسی ارشد، تهران،دانشگاه تربیت مدرس،ص22).
عناصری که در این تعریف تربیت به چشم میخورد عبارتاند از:
1- ایجاد زمینه
آنچه در تربیت مهم تلقی میشود، تکیه به جنبه خودجوش و خود آفرین فرد است، پس از ارائه مقصد به او و ایجاد انگیزه و رغبت در پیمودن راه است که ارجحیت و اولویت مییابد، بدینوسیله مقربی متکی بر مربی نخواهد بود و دارای شخصیت نسبتاً مستقل خواهد گردید(مطهری،1379).
3
2- به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه
انسان همچون بذری است سرشار از استعداد و قابلیت بالقوه که اگر در بستری مناسب و خاک حاصلخیز قرار گیرد، شکوفا شده و نهالی برومند تبدیل میشود . ازاینرو ابتدا باید باور کنیم انسانی که از درون تهی نیست و کوله باری از استعداد و ذخایر بالقوه رادار است و پسازآن به فعلیت رساندن استعدادها مطرح میشود که نیاز به مربی، محیط مناسب و شرایط مطلوب دیگر دارد تا چنین تحولی در او صورت گیرد(مطهری،1379).
3- ایجاد صفات و فضایل اخلاقی
این باور در نزد بسیاری از مکاتب وجود دارد که استعدادهایی بالقوه متر بی، باید زمینهاش فراهم گردد تا شکوفا گردد. ولی استعدادهای بارورشده در چه جهتی و برای کدام مقصود، باید به جریان افتد. این موضوعی است که مکاتب مختلف بر سر آن اختلافنظر دارند(مطهری،1379).
نیل به کمال مطلوب
هر مکتب و نظام تربیتی دارای برداشتی خاص از کمال مطلوب هست. در بینش اسلامی کمال مطلوب و هدف نهایی از تربیت انسان، رسیدن به مقام والا خلیفه الهی و دست یافتن به مقام بندگی و تجلی پارهای از صفات الهی، بهگونهای نسبی در خود هست و این جایگاهی است بس رفیع که حد و حدودی نداشته و میزان اوج گرفتن انسان و خودسازی او،چشم اندازهای نوینی ارائه میگردد(مطهری،1379).
تربیت از دیدگاه امام علی(ع)
همانطور که قبلاً اشاره شد واژه تربیت از ریشه رٌبٌّو به معنای زیادت و فزونی و رشد برآمدن گرفتهشده است. مثلاً آمده است (( ربیت الولد فربا)) یعنی فرزندم را تربیت کردم و از رشد کرده است، یعنی به زیادتی از جسم دستیافته است، در سخنان امام علی (ع) نیز همینگونه واردشده است چنانکه فرموده است : (( اذا أسدیت الیک یدفکافئها بما یربی علیها، و الفضل معذلک للعبادی))( نهجالبلاغه، حکمت62).
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 55 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
55
مفهوم تربیت
واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهای انسان یعنی فراهم کردن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت میکند. این واژه از ریشه ((ربو)) به معنی زادت، فزونی و رشد و برآمدن گرفتهشده است( دلشاد تورانی، مصطفی،چاپ دوم،1380). استفاده کردن و بکار بردن از این ریشه همین معنا ((رَبَو)) نفس عمیق بلند را گویند که موجب برآمدن سینه است. ((ربوه)) یعنی سرزمین بلند و مرتفع و ((ربا)) یعنی افزودن شدن و نمو کردن که در اصطلاح شرع مخصوص افزایش سرمایه غیر سود شرعی است (( ربیت الولد فربا)) یعنی فرزند را تربیت کردم و او رشد کرد(همان به نقل از مفردات فی غریب القرآن، ابوالقاسم الحسین بن محمد الراغب اصفهانی). در سوره اسراء آیه 24 قرآن کریم همین معنا یعنی بزرگ کردن در مفهوم رشد جسمی آمده است: (( قل رب ارحمها کما ربیانی صغیرا)) بگو پروردگارا آن دو((پدر و مادر)) را رحمت کن چنانکه مرا در خردی پرورند.
همچنین در حکمت 62 نهجالبلاغه آمده است که امام علی(ع) فرمودند (( اذا حیبت بتحیة فحی بأحسن منها و اذا اسدیت الیک یدفکا فئها لما یربی علیها، الفضل مع ذلک العبادی)) چون تو را ستودن، بهتر از آنان ستایش کن و چون به تو احسان کردن، بیشتر (افزونتر) ببخش بههرحال پاداش بیشتر از آن آغازکننده است(دشتی، علی،1389).
در اینجا واژه یربی به معنی زیادت و فزونی آمده است اما حضرت واژه ((ربو)) را به معنای سرزمین بلند و مرتفع،تپه و پشته در لغتی والا به کار گرفته و فرموده است:
((لایحفی علیه من عباده شخوص لحظه و لاکرور لفظة و لا ازدلاف ربوه))
بر خداوند پوشیده نیست خیره نگریستن بندگان و نه بازگشتن لفظی بر زبان ایشان و نه نزدیک شدنشان به پشتهای))( دلشاد تهرانی،1389).
2
((رب)) به معنای مالک خالق، مربی، تیم، صاحب و سرور است و نیز اصلاحکننده هر چیزی را ((رب)) میگویند بنابراین (( رب)) به معنای مالک ،مدبر و تربیتکننده است(هاشمی،1381).
راغب اصفهانی ((لغتشناس)) مینویسد: الرب فئ الامل التربیه و هو انشاء الشی حالا فی لاالی حد التمام (( رب)) در اصل به معنی تربیت و پرورش است ، یعنی ایجاد کردن حالتی پس از حالت دیگر در چیزی تا به حد نهایی و تام کمال خود برسد.(المفردات، ص184) دانشمندی به جنبه خاصی از جنبه تربیت اخلاقی رفتار انسان، دیگری جنبه عاطفی و سومی جنبه هوشی یا ذهنی آن را مهم میداند و تربیت را ((پیدایش در رفتار عاطفی و ((پیدایش در رفتار عاطفی و (( پیدایش تغییر رفتار هوش)) تعریف کردهاند.( رنج پور،آذریان). در اینجا سه تعریف را برای تربیت ذکر میکنیم:
دکتر علی قائمی تربیت را چنین تعریف میکنند : (( تربیت عبارت است از اراده و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر و جهت آن بهسوی کمال و بینهایت))( قائمی ، 1381). شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام مینویسد: ((تربیت عبارت است از پرورش دادن ، یعنی به فعلیت درآوردن استعدادهای درونی یک شی))( مطهری،1379). و در تعریف دیگر تربیت عبارت است از: ایجاد زمینه مناسب برای به فعالیت رساندن استعدادهای بالقوه و ایجاد صفات و فضایل اخلاقی در جهت نیل به کمال مطلوب (شرفی، محمدرضا، ((روشهای تربیت در اسلام)) رساله کارشناسی ارشد، تهران،دانشگاه تربیت مدرس،ص22).
عناصری که در این تعریف تربیت به چشم میخورد عبارتاند از:
1- ایجاد زمینه
آنچه در تربیت مهم تلقی میشود، تکیه به جنبه خودجوش و خود آفرین فرد است، پس از ارائه مقصد به او و ایجاد انگیزه و رغبت در پیمودن راه است که ارجحیت و اولویت مییابد، بدینوسیله مقربی متکی بر مربی نخواهد بود و دارای شخصیت نسبتاً مستقل خواهد گردید(مطهری،1379).
3
2- به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه
انسان همچون بذری است سرشار از استعداد و قابلیت بالقوه که اگر در بستری مناسب و خاک حاصلخیز قرار گیرد، شکوفا شده و نهالی برومند تبدیل میشود . ازاینرو ابتدا باید باور کنیم انسانی که از درون تهی نیست و کوله باری از استعداد و ذخایر بالقوه رادار است و پسازآن به فعلیت رساندن استعدادها مطرح میشود که نیاز به مربی، محیط مناسب و شرایط مطلوب دیگر دارد تا چنین تحولی در او صورت گیرد(مطهری،1379).
3- ایجاد صفات و فضایل اخلاقی
این باور در نزد بسیاری از مکاتب وجود دارد که استعدادهایی بالقوه متر بی، باید زمینهاش فراهم گردد تا شکوفا گردد. ولی استعدادهای بارورشده در چه جهتی و برای کدام مقصود، باید به جریان افتد. این موضوعی است که مکاتب مختلف بر سر آن اختلافنظر دارند(مطهری،1379).
نیل به کمال مطلوب
هر مکتب و نظام تربیتی دارای برداشتی خاص از کمال مطلوب هست. در بینش اسلامی کمال مطلوب و هدف نهایی از تربیت انسان، رسیدن به مقام والا خلیفه الهی و دست یافتن به مقام بندگی و تجلی پارهای از صفات الهی، بهگونهای نسبی در خود هست و این جایگاهی است بس رفیع که حد و حدودی نداشته و میزان اوج گرفتن انسان و خودسازی او،چشم اندازهای نوینی ارائه میگردد(مطهری،1379).
تربیت از دیدگاه امام علی(ع)
همانطور که قبلاً اشاره شد واژه تربیت از ریشه رٌبٌّو به معنای زیادت و فزونی و رشد برآمدن گرفتهشده است. مثلاً آمده است (( ربیت الولد فربا)) یعنی فرزندم را تربیت کردم و از رشد کرده است، یعنی به زیادتی از جسم دستیافته است، در سخنان امام علی (ع) نیز همینگونه واردشده است چنانکه فرموده است : (( اذا أسدیت الیک یدفکافئها بما یربی علیها، و الفضل معذلک للعبادی))( نهجالبلاغه، حکمت62).