پیشینه و مبانی نظری شیوه فرزندپروری و تعاریف آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 43 صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 
 

‏شیوه فرزندپروری و تعاریف آن
‏اصطلاح فرزندپروری از ریشه پریو (pario) ‏به معنی "‏زندگی بخش" گرفته شده است. منظور از شیوه‏‌‏های فرزند پروری، روش هایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به کار می‏‌‏گیرند و بیانگرنگرش‏‌‏هایی است که آن‏‌‏ها نسبت به فرزندان خود دارند و هم‏‌‏چنین شامل ‏قواعدی‏است که برای فرزندان خویش وضع می‏‌‏کنند. ولی باید پذیرفت که رفتارهای فرزند پروری به واسطه فرهنگ، نژاد و گروه های اقتصادی تغییر می‏‌‏کند‏(‏ اسعدی، و همکاران‏،‏۱۳۸۵‏,ص 67‏).
‏بامریند(1991)،فرزندپروری، شیوه تربیتی اعمال شده از سوی والدین است، که شامل مجموعه رفتارهای متعدد و گوناگون طبیعی و بهنجار می باشد که والدین به منظور کنترل کردن و اجتماعی نمودن کودک از آن استفاده می کنند، دو نکته مهم در این تعریف وجود دارد، اول این که شیوه تربیتی به معنی توصیف وتبیین رفتارهای متعدد و گوناگون، اما بهنجار وطبیعی والدین است، به عبارت دیگر رفتارهای نامناسب و نادرست والدین که می توان نمونه‌های آن را در خانواده‌های آشفته و پریشان یا بیمار یافت، شامل نمی گردد. دوم این که، شیوه ی تربیتی بهنجار و طبیعی حول محور مسأله کنترل متمرکز است. واضح است که والدین در زمینه کنترل اجتماعی ساختن کودک و گسترۀ عملکرد خود با یکدیگر تفاوت دارند. اما با وجود همه تفاوت‌ها نقش اصلی همه والدین، تأثیرگذاری و آموزش و کنترل کودک است (غنی آبادی ،1380,ص12).
‏مک کوبی و مارتین (1983)، شیوه فرزندپروری را دارای دو مؤلفه مهم دانستند: 1- پاسخ دهی والدین 2- توقع والدین
‏پاسخ دهی والدین‏: به موضوعی اشاره می کند که والدین تا چه اندازه خود را با رفتارهای کودکان خود وفق می دهند و به ارضای نیازها و تقاضا وجود را در کودک پرورش می دهند، چنین فرایندی از طریق شناخت والدین از کودک و خصوصیات وی انجام می پذیرد(بامریند، 1991).
‏توقع والدین‏: اشاره می کند به درجه ای که والدین انتظارات و درخواست‌های از فرزندان خود دارند ، و به رفتار مسئولانه اشاره می کند. این والدین معیارهای زیادی برای فرزندان تعیین می کنند و انتظار دارند فرزندان به آن ها دست یابند(استانبرگ، 1993,ص75).
‏هلر-Haller.H,K
‏ و میلر-Miller.M,L
‏(1999)، فرزندپروری خوب کاری دشوار، اما رضایت بخش است. والدین همیشه مقتدر، سهل‌گیر و استبدادی نیستند. اما والدین تمایل دارند، بیشتر از یک شیوه استفاده کنند(برجعلی 1378,ص17). الگوی تعامل با تک تک فرزندان و جوی که به وسیله شیوه‌های فرزندپروری در خانه ایجاد می‌شود، می‎‏تواند ویژگی‌های ذاتی کودکان را تضعیف یا تقویت کند. هم‌چنین، آن چه که والدین به وسیله الگوه‌های خود در مورد ارزش های اخلاقی و مذهبی به فرزندان آموزش می دهند، ‏کمک می‌کند تا آن‌ها حتی در برابر تمایلات زیستی یا تأثیرات همسالان انتخاب عاقلانه داشته باشند.در نهایت، والدین می توانند با فراهم آوردن فرصت‌هایی که محاسن فردی کودکان را تقویت می کند در شخصیت کودک تفاوت ایجاد کند. شیوه فرزندپروری، روش‌های که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند و در شکل گیری رشد و تکامل کودک در دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیت و رفتار تأثیر فراوان و عمیقی دارد. مثلاً طرد کودک با فقدان ارتباط معنادار بین کودک و مادر سبب پیدایش و اختلال شخصیت می شود( شعاری نژاد، 1376,ص89).
‏2-2-4-1. تاریخچه شیوه های فرزندپروری
‏در مورد شیوه فرزندپروری و تاریخچه آن باید گفت که در هر دوره با توجه به نگرش‌های اجتماعی رایج نسبت به کودکان، شیوه تربیت و پرورش گزینش در مورد کودکان اعمال شده است. مثلا در سه دهه نخست قرن گذشته روش‌های خشک وخشن بودند ودر آن زمان، به والدین توصیه می شد با بغل کردن کودک به هنگام گریه کردن او را لوس نکنند، طبق برنامه ثابتی به او غذا بدهند و آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش بدهند، جای تردید است که پدران و مادران زیادی این شیوه خشک را به کار بسته باشند. اما در هر حال توصیه متخصصان آن زمان چنین بوده است(رضایی،1375). شیوه‌های قدیمی فرزندپروری، روش‌های کنترل و تنبیه بدنی را برای جلوگیری از لوس کردن بچه‌ها تجویز می‌کردند، اما در نظریه‌های جدید تعلیم و تربیت تأکید بیشتر بر جنبه‌های روان شناختی ملایم همراه با استدلال و نصیحت است(کریمی، 1374).
‏در طی سال های 1900تا 1930 که اوج رفتارگرایی در آمریکا به رهبری جان بی.واتسون بود متخصصان، تربیت کودکان نوزاد را شیئی فرض می گردد که آن را به شکل نظام‌مندی می‌توان شکل داد و شرطی کرد(طهوریان،1373،ص101). آن زمان به والدین توصیه می‌شد با بغل کردن کودک را لوس نکنند و طی برنامه خاصی به او غذا بدهند (اعم از این‌که گرسنه باشد یا نباشد)، آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش دهند. این روش کاملاً خشک تا حدودی زیر نفوذ مکتب رفتارگرائی بود(براهنی و دیگران، 1386،ص 53).
‏در دهه‌ی 1940 روند شیوه‌های فرزندپروری در جهت سهل‌گیری و انعطاف پذیری بیشتری دگرگون شده در این دهه نظریه‌های فرزندپروری بر نفوذ مکتب روان‌کاوی قرار گرفت، مکتبی که در آن به امنیت عاطفی کودک و زیان‌های ناشی از کنترل شدید تکانه‌های طبیعی او تأکید می کرد. در دوره بنیامین اسباک به والدین توصیه می کرد که از شم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامه‌های انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آن‌ها و هم با نیازهای کودک سازگاری دارد، استفاده کنند. در حال حاضر با پیشرفت جوامع و رشد منفی آن ها و فراهم نشدن امکانات بحث فرزند محوری مطرح است، که مطابق خواست و میل کودک رفتار کنند، و هر آن چه که خواست برای او فراهم کنند،که بحث با ‏نظریات کانت که شیوه تربیت سخت را توصیه می کرد تا حدود ی در تضاد است (رضایی، 1375,ص 34).
‏2-2-4-2. طبقه بندي انواع شيوه‌هاي فرزندپروري

 

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه مبانی نظری وپیشینه تحقیق،پرسشنامه ،پاور پوینت،تحقیق ومقاله دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید